موقع فرو کردن بهم فرو رفت

سلام به همه عزیزان
اسم من رضا هست و اسم همسرم سارا هست من 32سالمه و سارا 30ساله هست.

من نویسنده خوبی نیستم و نمیتونم زیاد آب و تاب بدم به ماجرای من سارا و خیلی خلاصه مینویسم وبیشتر قسمتهای که سکس داره تعریف میکنم. ما حدودا 6سال هست که ازدواج کردیم ولی بچه دارنشده ایم و فعلا مشغول عشق و حال هستیم من و سارا قبل از ازدواج با هم بودیم و همه اخلاق و رفتار هم با خبر بودیم و از سکسهایی که قبلا انجام داده بودیم اطلاع داشتیم و مشکلی با این مورد نداشتیم و بعد از ازدواج هم پارتی و مهمونی می رفتیم میدیدم که سارا مردها را اذیت میکنه و براشون ناز میکنه و با هاشون لاس میزنه من یه گوشه از دیدن این که مردها برای زنم کیرشون راست شده لذت میبردم و کیف میکردم تا این که کم کم و به مورور زمان میدیدم که سارا موقع رقص و مستی و به کیر مردها دست میزنه و مرها هم از خدا خواسته سارا را میمالند و یه حالی میکنند من فهمیدم که سارا به غیر از کیر من دوست داره به کیرهای دیگه هم حال بده منم همون جا تصمیم گرفتم که این کار را عملی کنم از طرف سارا خیالم راحت بود اون آرزوشه که به یکی دیگه بده (من که نمیدونم شاید هم تا اون موقع به کسی دیگه هم کس میداده و من نمیدونستم) یه بار موقع سکس فقط میمالیدمش و حسابی حشریش کردم طوری که التماس میکرد دیگه بس کن و کیترتو بکن تو کسم من کیر میخوام من بهش گفتم از کیر خبری نیست برو به همونا که کیرشنو میمالیدی بگو بیان بکننت سارا گفت حالا نصف شبی من کیو پیدا کنم فعلا خودت بکن تا سری بعد یه کیر کلف بیارم برای کسم جرم بده گفتم دوست داری به دو نفر همزمان بدی و حالشو ببری گفت آخ جون من از خدامه .

گفتم یه کم صبر کن یه کیر کلفت برات میارم که از کس دادن سیر بشی گفت من که از کیر سیر نمیشم و افتا د به جون کیرم یه ساک حسابی زد و همچین مک میزد که کله کیرمو سیاه کرد و نشت روی کیرم و من حسابی کردمش فردای اونشب بهش گفتم هنوز سر حرفت هستی گفت چی گفتم دو کیره بکنیمت خیلی راحت گفت اگه تو مشکلی نداشته باشی چرا که نه من گفتم به کی بگیم بیاد این کس نازو بگاد کسیو سراغ نداری گفت نه تو خودت گفتی یه کیر کلفت سراغ داری همونو بیارش من گفتم بزار ببینم چیکار میتونم برات بکنم و یه چند روز بعد زنگ زدم به رفیق دوران دبیرستانم فرزاد من با فرزاد تو دوران جوانی خیلی کون هم گذاشته بودیم ولی خدایش اون بیشتر میکرد و وقتی کونم میذاشت برام یه جق میزد و بهم نمیداد شاید من کلا دو سه بار کونش کذاشتم ولی اون حد اقل هفته یه بار منو میکرد حتی بعد از ازدواجمون هم رابطمون ادامه داشت ولی خوب خیلی کمتر شده بود بهش گفتم که شب جمعه بیاد خونمون و یه حالی بکنیم فرزاد گفت جون کونت بلند شده هوای کیر کرده گفتم اره دیگه من معتاد این کیر تو شدم و یه کم شوخی کریدم و برای شب جمعه قرار را اوکی کردیم و به سارا گفتم برایس شب جمعه آماده باش که قرار دو نفره بگاییمت گفت با کی گفتم مگه فرق میکنه تو یه کیرمیخوای که گیر اومده دیگه چیکار داری به این چیزاش گفت نه من باید بدونم طرف کیه آدم مطمئنی هست یا نه گفتم آره بابا مطمئنه میشناسیش گفت خوب کیه من گفتم فرزاد گفت نه بابا همین فرزاد دوستت گفتم اره

گفت اصلا بهش نمیخوره این کاره باشه خیلی بچه مثبته گفتم ببین یه کیری داره محشر گفت تو از کجا میدونی گفتم یه بار جوانیامون یه جنده بلند کردیم و با هم سیخ زدیم بهش گفت حالا بهش گفتی هماهنگه گفتم نه باید بیاد اینجا بزاریمش تو عمل انجام شده و تا اون موقع یه کاریش میکنیم و خودمونو میزنیم به مستی و کار و جلو میبریم و تا این دو روز تموم شه وشب جمعه بشه یه سال برام گذشت بالاخره شب جمعه شد سارا گفت لباس چی بپوشم گفتم مثل همیشه باش و بزار فکر کنه همی چی اتفاقی حدود ساعت 8 فرزاد رسید و وقتی اومد توی خونه بعد از سلام و احوال پرسی با من و سارا وقتی سارا رفت توی آشپز خانه به من گفت پس سارا که خونه هست منو سر کار گذاشتی گفتم شرمنده قرار بود بره خونه مادرش اینا ولی کنسل شد منم دیگه به تو نگفتم که نیا حالا هم طوری نیست یه قلیون میکشیم و یه کمی هم مشروب دارم میخوریم خوش باشیم فرزاد گفت خوش چی باشیم این کیر من کون میخواد این کسشعرا هم حالیش نیست من گفتم ناراحت اون نباش اگه شده میام تو ماشین بهت میدم و خندیدم بعد سارا با سینی چای اومد و ما دیگه حرفمون را قطع کردیم من گفتم سارا چایی حال نمیده برو مشروب ها را بیار تا بخوریم امشب مهمون ویژه داریم سارا هم همین کار را کرد و بساط مشروب را چید و سه نفری مشغول خوردن شدیم حدود یک ساعت نرم نرم و کم کم خوردیم دیگه کله ها تقریبا داغ شده بود که من خوابیدم و سرم را کذاشتم روی پاهای سارا و شروع کردم به مالیدن بدن سارا…

اولش چیزی نگفت ولی دیگه دید منن خیلی تابلو دارم میمالمش گفت رضا چیکار میکنی زشته نکن جلو فرزاد منم گفتم چه زشتی داره بزار حالم بکنم فرزاد خودش آخر این کاراست و ختمه روزگاره و بد کونده ای هست فرزاد که شوک شده بود از کارای من چیزی نگفت و فقط به من و سارا نگاه میکرد من یه لحظه چشمم به شلوار فرزاد افتاد که کیرش بلند شده بود و داشت خود نمایی میکرد به سارا گفتم بفرما ببین فرزاد هم اهل حاله و کوچولوش بیدار شده و رو فرزاد گفتم چیه دل کس خواست برای زن ما راست میکنی فرزاد گفت نه بابا که من حرفشو قطع کردم گفتم بیا جلو غریبی نکن بیا یه کم بمالش ببین جنسش چه طوری خوب هست یا نه که فرزاد هم از خدا خواسته اومد جلو و منو بلند کرد با سارا لب تو لب شدن و شروع کرد به خوردن لبو گردن سارا منم شروع کردم لباسامو در اوردم و لخت رفتم کنارشون و از روی مبل بلندشون کردم و شروع کردم لبسای سارا را کندن و به فرزاد هم گفتم زود باش لخت شو الان سرد میشه از دهن میوفته و سی ثانیه بعد سه تایمون لخت کنار هم بودیمو داشتیم هم دیگه را میمالیدیم و میخوردیم که من بردمشون توی اتاق خواب و سارا خوابید روی تخت منم مشغول خوردن سینه های سارا شدم و فرزاد هم رفت سراغ کس سارا و مشغول خوردن و لیسیدن شد من هم با دیدن کیری که یه عمر تو کونم حسش کرده بودمو و حالا قرار بود بره تو کس زنم توی ابرا بودم حسابی داشتم حال میکردم و سارا هم که حتما داشت حال میکرد دو نفر کیر شق به دست داشتن تموم جونشو میخوردن و قرار بود تا چند دقیقه دیگه جرش بدن من کیرمو طرف دهن سارا و شروع کرد به ساک زدن و بع از یه کم ساک زدن فرزاد با سارا به حالت 69 شدن و سارا کیر فرزادو ساک میزد و فرزاد همچنان داشت کس سارا میخورد که از بس محکم میخورد و مک میزد کس سارای بیچاره سرخ سرخ شده بود

منم رفتم پشت سر سارا خوابیدم و شروع کردم به خوردن مون سارا سارا تو اوج بود و چند ثانیه بعد بدنش شروع کرد به لرزیدن و به ارگاسم رسید من به سارا گفتم به این زودی شدی هنوز کیری نرفته تو کست که آب ازش سرازیر شده بذار بکنیمت بعد که سارا گفت بسه کشتینم چقدر میخورین من کیر میخوام زود باشین فرزاد گفت چشم خودم نوکرتم تو جون بخواه کیر که چیزی نیست خوابید روی سارا و با یه حرکت کیرشو فرستاد توی کس سارا سارا یه های گفت که من گفتم از حال رفت و محکم فرزادو تو بغلش فشار میداد من داشتم گایده شدنه زنمو نگاه میکردم لذت میبردم و که فرزاد کیرشو در آورد گفت رضا بیا رو کار من دارم میشم بذار یه کم استراحت بکنم و دوباره شروع کنم حیفه این کسه که زود کارم تموم بشه حالا حالاها کار دارم منم رفتم و شرع به کردن سارا کردم گفتم کی بهتر میکنه من یا فرزاد که گفت کیر فرزاد خیلی بهتره فرزاد گفت الهی من دور تو بگردم این کیر فرزاد نیست دیگه مال خودته هر وقت خواستی در خدمتم و رفت لب و لب بازی را با سارا راه انداخت و به من گفت که بسته پاشو من این کون سارا جونمو بکنم که سارا گفت اصلا من به رضا که کیرش از تو کوچیکتره ندادم به تو بدم اصلا حرفشو نزن و شبمونو خراب نکن رضا هم گیر داد که نه من کون میخوام و این حرفها حالیم نیست من گفتم بیا بکن تو کون من امشب این حاله خوبو شما دوتا خراب نکنید که رضا گفت باشه چه شود زنو و شوهرو باهم روی یه تخت بگام و همون جوری که من داشتم تو کس سارا تلمبه میزدم اومد پشت سر منو یه تف انداخت رو سوراخ کون منو کیرشو تنظیم کرد و یواش یواش شروع کرد به فشار دادن منم کیرم تا ته تو کس سارا بود و فرزاد هم از پشت سر داشت کیرشو میفرستاد تو کونم …

منم یه کم الکی آخ و اوخ کردم که دردم میاد و از این حرفها که سارا شک نکنه چه راحت کون میدم بالاخره کونم کیره فرزادو بلعید و تا ته تویخدش جا داد و فرزاد شروع کرد به تلمه زدن و داشت کونه منو جر میداد که من گفتم یه کم برو عقب تره تا من بتونم تو کس سارا تلمه بزنم و وقتی میام عقب کیرت بره تو کونم و وقتی میرم جلو کیرم بره تو کس سارا و این کارا کردیم نمیدونید که لذتی داره این کار شاید 30 ثانیه این مدلی که کردم آبم اومد و همشو ریختم روی شکم سارا و اومدم کنار خوابیدم فرزاد هم اول کیر خودشو تمیز کرد و بعد آب منو از روی شکم سارا پاک کرد ویه کم دیگه سارا کرد و اونم آبش اومد اما اون ریخت تو کس سارا و بی حال افتاد کنارش من دیدم که آب دوست و بکنم داشت از کس زنم میزد بیرون و میدونستم که این آخرین باری نیست که با این صحنه روبرو میشم… امیدوارم که تونسته باشم ماجرا را خوب براتون تعریف کرده باشم.

271 2 months ago

ویدیو های مرتبط

فاجعه بزرگ

144 4 months ago